هی ... { زمزمه وار و یواشکی } صدامو میشنوی ؟!
{ همراه با یک خنده ی رسوا } یه سال دیگه هم از عمرت گذشت ...
Let Me Not Forget For A Moment...
برچسب : نویسنده : idead-sparrowe بازدید : 168 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01
نمی دونم میشه به این بهار خوش آمد گفت یا نه ...
Let Me Not Forget For A Moment...
برچسب : نویسنده : idead-sparrowe بازدید : 151 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01
برچسب : نویسنده : idead-sparrowe بازدید : 145 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01
تخیل ذهنم طعمه ای شده برای ناخودآگاه سرخورده ام . درونم آشوبیست که دنیا تا به حال به خود ندیده است . هیچ کس یاری ام نمی دهد تا اهریمن درونم را به زنجیر بکشم . می ترسم ... می ترسم کار دستم بدهد ... میترسم که دیگر نترسم و هیچ چیز جلودارم نشود . در دنیای فانتزی ذهنم من قهرمانی هستم که همیشه نجات دهنده است ، اما ترسم این است که من در واقع نابود کننده ای بیش نباشم ...
Let Me Not Forget For A Moment...
برچسب : نویسنده : idead-sparrowe بازدید : 161 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01
تمسخرِ انتظار چسبیده روی آینده
لکه ای انداخته
مثل لکه ی ننگ بر اعتبار بشریت
فرار تنها راه امید را بند آورده
دستان پیر و چروکیده ی آسمان هم
در حال جمع آوری تگرگ های آلوده به نفرت است
هیچ کس یادش به ما نیست
هیچ کس ، هیچ وقت ، یادشان به ما نبوده است
بهتر است که بیهوده در انتظار نباشیم
این لکه پاک ناشدنی ست ...
Let Me Not Forget For A Moment...
برچسب : نویسنده : idead-sparrowe بازدید : 158 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01
برچسب : نویسنده : idead-sparrowe بازدید : 148 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:01